کیاناکیانا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

کیانا

تولد 2 سالگی

امروز همون طور که قول داده بودم اومدم تا برات بنویسم این دو روز چیکار کردیم باهم  برای تولد تو نازنین کوچولو. روز 5 شنبه خیلی روز خوبی بود .با هم صبح بیدار شدیم  رفتیم بیرون .چند جا کار داشتم که با هم رفتیم و تو خیلی خسته شدی .تو راه برگشت،خرید هم واسه شب کردیم.بعدش تو خوابیدی و منم رفتم که آماده شم برای مهمونی شب.باباتم زود اومد و رفت دنبال بقیه کارات .کیکتم ساعت 6 آوورد .وقتی بیدار شدی دیدی تمام خونه پر بادکنک و آویز و شرشره های رنگیه .اینقدر به وجد اومده بودی که باورم نمیشد تو اینقدر با احساس باشی . لباس تولدتو پوشیدم .دیدم خیلی بزرگه واست  .سریع لباس پوشیدیم با بابا رفتیم عوضش کردیم .همین که برگشتیم دیدم مامان جون و عمه ...
17 اسفند 1392

معجزه 2 سال

سلام بر دختر 2 ساله ام.تمام زندگیمو تو این دو سال زیبا کردی و هر روز که از سر کار میام خونه و میبینمت انگار روزها ازت دور هستم  و لذتی داره دیدنت که با هیچ چیز عوضش نمیکنم. این دو سال خیلی زود گذشت و یکی از زیباترین دلیل هاش این بود که بودن کنارت لذت و آرامش میداد بهم .کیانای عزیزم که هنوز اسمتو نمیتونی قشنگ تلفظ کنی و به خودت میگی آنا جون ،خیلی تو این دو سال اتفاقا افتاد ،خوب و بد،بدهاشو به خاطر  وجود تو از خودم رد کردم و خوبهاشو  بهتر کردم واسه خودم. همه چیز توی این دنیا به تو ربط داده میشه . شبهایی که مریض میشدی منم تمام روز سر کار بی روح بودم ، انگار اصلا نبودم و هر روزم ده روز میگذشت.و روزایی ...
14 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کیانا می باشد